در رابطه با صادرات محصولات معدنی و فلزی، مزیتها، هدفگذاریها و سیاستها را چگونه ارزیابی میکنید؟
جمیلی: در بحث بازاریابی، زمانی که برای یک محصول، چشم انداز تعریف میشود؛ باید بررسی کرد که آیا محصولی که تولید میشود ، توان صادرات آن وجود دارد یا خیر. اگر بدون توجه به بازار هدف، محصول را تولید کنیم، در نهایت باعث کاهش راندمان خواهیم شد. به طور مثال، در کشور، تعدادی از محصولات کشاورزی، 40روز زودتر از کشور چین به عمل میآیند، در این 40روز فرصت است که بازار را تغذیه کرد. اما زمانی که چینیها وارد بازار میشوند؛ دیگر در آن لحظه از لحاظ قیمت، جایی برای رقابت باقی نمیماند.
باید همواره در کنار توسعه کیفی به توسعه صادراتی و حملونقل هم توجه کرد. به طور مثال، کارخانههای فولاد بهجای آن که در کنار منابع آب تاسیس شود در اصفهان احداث شده است و یا در کنگان، طرحهای توسعه، بدون توجه به گسترش حملونقل و جاده در حال اجرا است.
محصولات معدنی استخراج شده، محصول نهایی نبوده و میتواند مراحل فراوری متعددی داشته باشد؛ بهعنوان مثال سنگآهن، به کنسانتره، گندله، فولاد و یا محصولات فولادی تبدیل میشود. باید در تولید این محصولات، مزیت اقتصادی را در نظر گرفت و فراوری را تا حدی ادامه داد که صرفه اقتصادی داشته باشد. در کنار آن، ممکن است واردات یك محصول از مزیت اقتصادی بیشتری برخوردار باشد. اگر بر پایه این استراتژی، یک برنامه مدون طراحی شود میتوان در اقتصاد موفق بود.
یکی از بحثهای مطرح در عرصه تولید، قیمت تمام شده بالای محصولات است. اگر کارخانه فولاد را با کارخانههای مشابه در اروپا و ژاپن یا هند مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که تفاوت آنها در به کار گیری میزان برق، آب، نیروی انسانی و… است. قطعاً هزینه سربار در کارخانههای ایرانی که یک حجم مشخص محصول را با سه هزار نیروی کار تولید میکنند؛ با کشوری که همان محصول را با بهکارگیری 400نفر تولید میکند، خیلی متفاوت است. دولت باید قانون حمایت از کارگر را اصلاح کند تا از ورود و یا نگهداری پرسنل مازاد، جلوگیری شود.
باید کار را به صورت تخصصی انجام داد و مطمئن شد که تولید، مزیت اقتصادی دارد. این امر نیازمند ریسک است؛ زیرا یک روی سکه تجارت سود است و روی دیگر ضرر. در حال حاضر برخی از تولیدکنندگان در بعضی مواقع، سود را بدون در نظر گرفتن تورم میسنجند، در واقع سود به معنی، کار تخصصی با بهرهوری بالا و کیفیت رقابتی است.
بهعنوان مثال در بازاری مثل سنگآهن، چقدر مطالعات علمی انجام میشود؟ به طور کلی، دولت باید از امور بازاریابی، به طور علمی حمایت کند. اگر میخواهیم در راستای صادرات درست حرکت کنیم، باید به سراغ افراد متخصص در بخش خصوصی برویم. دولتها طی سالهای گذشته ثابت کردند که نه تاجر خوبی هستند و نه تولید کننده خوبی.
با کمی دقت میتوان پی برد که بهرهوری ما بسیار پایینتر از استاندار جهانی است، به طور مثال، در ساخت برجی در دبی، هر هفته یک طبقه آن را میسازند در صورتی که در ایران، احداث یک ساختمان دو هزار متری به دو الی سه سال زمان احتیاج دارد.
یکی از بحثهای مهم دیگر در صنایع معدنی، فعال نگه داشتن معادن است؛ زیرا در صورت متروکه شدن آن باید هزینههای گزافی برای ایجاد طرحهای اکتشافی و استخراجی جدید پرداخت کرد. پس باید دولت از تحمیل هزینههایی چون مالیات و عوارض جلوگیری کند تا یک معدن از فعالیت باز نایستد. برای تحقق چشمانداز 1404، باید حداقل در فواصل زمانی هر سه ماه یک بار، بررسی شود که به چه میزان به هدف نزدیکتر شدهایم و در کنار آن، چقدر فرصتسوزی کردهایم؛ ما باید با عبرت از گذشته به آینده نگاه کنیم.
ایران در بحث صادرات از عدم ثبات رنج میبرد و دولت سیاست مشخصی در قبال صادرات ندارد؛ به عنوان مثال اولین اقدام دولت زمانی که بازار داخلی دچار تنش میشود، منع صادرات است. این امر، پرداخت خسارات و بدقولی در قراردادهای فروش صادراتی را برای صادرکنندگان به همراه دارد؛ در نتیجه، دولت باید از این موضوع کنارهگیری کند و به بخش خصوصی اعتماد داشته باشد.
دولت و بانکها هیچگونه حمایتی از معدنکاران نمیکنند، بهطوری که بانکها به جای ارائه تسهیلات، خود، شخصاً تحت عنوان یک شرکت، اقدام به خرید معدن کرده و عرصه را برای حضور بخش خصوصی تنگتر میکنند.
طهرانی: در چشمانداز تولید مواد معدنی، مانند آلومینیوم و فولاد، باید به نیاز داخلی هم توجه کرد. در حال حاضر 300 تا 400هزار تن آلومینیوم در سال تولید میشود و قرار بر این است که تا افق 1404 تولید آلومینیوم به 5/1میلیون تن برسد؛ در صورتی که امارت متحده عربی در حال حاضر برنامه ظرفیت تولید 6میلیون تن آلومینیوم در سال دارد ؛ در مقایسه با این حجم تولید قطعاً ما در سال 2030 که به نام صنعت آلومینیوم نامگذاری شده است، جایگاهی در زمینه صادرات آلومینیوم نخواهیم داشت. ایران به جای آن که این صنعت را توسعه دهد، کوچکنگری کرده است.
در رابطه با فولاد هم، برخی معتقد هستند که سال 2025 اوج مصرف فولاد است. ایران در افق 1404، 55 میلیون تن فولاد تولید خواهد کرد؛ آیا میتواند با توجه به مازاد تولید، بازاری برای صادرات داشته باشد؟ هندوستان در آن سال، تولید خود راسه و نیمبرابر خواهد کرد و به 300میلیون تن خواهد رساند؛ طبعاً، با تولید 55 میلیون تن، در آن زمان بازار صادراتی نخواهیم داشت مگراینکه از هماکنون نسبت به بازاریابی مدرن اقدام کنیم گذشت آن زمانی که میگفتند بازاریابی میبایستی فقط شش ماه جلوتر از تولید باشد. در بازاریابی مدرن، بازخورد بازار به تولید کننده کمک میکند تا مقدار، کیفیت و تنوع محصول خود را مشخص کند.
اگر میخواهیم در زمینه صادرات هر محصولی، خصوصاً محصولات معدنی، سهمی از بازارهای جهانی داشته باشیم، علاوه بر سیاستگذاریهای درست و اصولی، حمایت دولت و بانکها نیز لازم است. به عنوان مثال، ژاپن با وجود اقتصاد قوی، در سال گذشته رشد تولید ناخالص ملی پایینی را تجربه کرد؛ زیرا دولت ژاپن ارزش ین را نسبت به دلار کاهش داد؛ ولی در عوض، بازار رقابتی کسب کرد؛ یا به عنوان مثالی دیگر بانک مرکزی استرالیا، یک سال پیش، در زمانی که بازار سنگآهن افت کرد، در حمایت از صادرکنندگان، ارزش برابری دلار استرالیا با ارز رایج سایر کشورها را کاهش داد که الان میبینیم حتی با کاهش ارزش یوآن، استرالیا همچنان در بازار سنگآهن چین رقابتپذیری خود را حفظ کرده است. همچنین، در چند هفته گذشته شاهد این بودیم که چین حدود 4درصد، از ارزش یوآن در برابر دلار کاست تا بتواند صادرات فولاد و سایر تولیدات خود را افزایش دهد. تراز تجاری کشور چین همواره به نفع صادرات است و در قبال واردات سالانه 2000میلیارد دلار کالا (درصد قابل توجهی نفت) در سال، 2200میلیارد دلار صادرات دارد.
ارزش و قیمت کالاهای معدنی در دنیا زیاد است ولی ایران با وجود پتانسیل بالا در مواد معدنی، همچنان نتوانسته است به بهرهوری ایدهآل خود برسد که این موضوع نیازمند استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا است. در کنار آن، دولت هم باید به تشکیلات معدنی، فرصت رشد دهد؛ به عنوان مثال در مباحثی مانند دریافت عوارض و یا مالیات به آنها زمان تنفس بدهد.
چه مشکلاتی وجود دارد؟
جمیلی: ایران در ذخایر مواد معدنی، یک کشور غنی به شمار میرود؛ لذا باید با سرمایه و زمان محدود، به حداکثر بهرهبرداری از آن رسید، اما همچنان کشور در راه اکتشافات دچار مشکل است؛ به طوری که نمیتوان با تکنولوژی موجود، ذخایر معدنی را برآورد و یا فراوری کرد. امروزه همه معتقدند که خام فروشی در محصولات معدنی، امری اشتباه است؛ اما باید توجه کرد در صورتی که تکنولوژی فراوری یک محصول موجود نباشد، آن محصول مانند نفت بهصورت خام صادر خواهد شد.
ما در صادرات باید به سمت کار رقابتی، حرکت کنیم. در حال حاضر در ایران، دلالی، جایگزین کار رقابتی شده است. ما هر روز شاهد فروش معدن یا پروانه اکتشاف هستیم. در کجای دنیا، اینقدر معدن به فروش میرسد. اگر دولت خبر دارد، چرا اجازه فروش میدهد. اگر یک شرکت توان بهرهبرداری ندارد، باید مجوز معدن را از آن گرفت؛ در حال حاضر بزرگترین آسیب از سوی دلالان به بخش معدن وارد میشود.
از دیگر مشکلات جامعه کنونی، فساد اداری است؛ باید از فساد اداری جلوگیری شود تا به یک صادرکننده ایدهال تبدیل شویم. یکی دیگر از مشکلات؛ نوع نگرش دستگاههای اجرایی است. به طور مثال، وقتی سازمان امور دارایی و مالیاتی شرکتی را متخلف دانسته و دفاتر آن را رد میکند، علاوه بر اینکه حسابهای شرکت متخلف را قبول نمیکند، بلکه حسابهای شرکتهای طرف قرارداد را نیز رد میکند؛ در نتیجه در این میان، شرکتی که درست و قانونی عمل کرده و مالیات خود را پرداخت کرده است، متحمل ضرر میشود. توجه به معدن همانند صنعت نفت، مزایای اقتصادی قابلتوجهی را برای کشور به همراه خواهد داشت؛ به شرط آنکه از معدنکار واقعی، حمایت کافی شود؛ این حمایت، میتواند شامل حمایتهای قانونی و اصلاح بروکراسی باشد.
چه بازارهایی میتوانند بازار هدف محصولات معدنی ایران باشند و چه موانعی وجود دارد؟
جمیلی: نگاه به بازارهای جهانی، امری ضروری در مبحث صادرات است، در حال حاضر با توجه به تقسیمبندی بازارهای بینالمللی، باید سهم خود را در این تقسیمات مشخص کرد. اگر در ایجاد شرکتهای چند ملیتی (جوینت) و جذب سرمایهگذار ضعیف عمل شود، قطعاً در این بازارها دچار مشکل خواهیم شد.
ایران، در منطقهای از جغرافیا قرار گرفته است که در یک شعاع 400کیلومتری، بیشتر از 400میلیون نفر جمعیت وجود دارد. میتوان از این فرصت مناسب در صادرات محصولات با حملونقل آسان و بهقیمت استفاده کرد. به عنوان مثال کشور قطر برای آماده شدن برای جام جهانی فوتبال قصد دارد 400میلیارد دلار هزینه کند. این کشور را میتوان به عنوان یک بازار هدف شناسایی کرد. حال باید پرسید که ایران چقدر در واردات این کشور نقش دارد یا خواهد داشت؟ ایران در حال حاضر به دلیل مسائل سیاسی با برخی از کشورها تجارت ندارد، اما میتوان در آینده، با اصلاح روابط بینالمللی، روابط تجاری و بازرگانی جدیدی را ایجاد کرد. در این راستا، اگر وزارت امور خارجه، استراتژی توسعه اقتصادی را در پیش بگیرد و ارتباطات کشور را تشنجزدایی کند، این امر کاملاً امکانپذیر خواهد بود. در آن هنگام، باید با بررسی و مطالعه بر روی کشورهای در حال توسعه، بر روی بازار هدف خود نیز برنامهریزی کرد.
طهرانی: در حال حاضر کشور قطر برای کارهای زیر بنایی خود، نیازمند شن گابرو است که این شن در هرمزگان یافت میشود. قطر، به دلایل و مشکلات سیاسی با ایران، این محصول را از هندوستان ، امارات و یا کشورهای دیگر وارد میکند؛ لذا روابط سیاسی به مقدار قابل توجهی در تجارت بینالمللی تاثیرگذار است و باعث موضعگیری کشورها میشود. امید میرود بعد از لغو تحریمها، دیدگاه کشورها برای برقراری روابط تجاری با ایران تغییر کند و بازرگانان آنها به تجارت با ایران علاقهمند شوند؛ اما در کنار آن، لازم است تا دوباره بازارهای صادراتی گذشته احیا شود.
طی سالیان گذشته، روابط سیاسی ما شدیداً بر روی روابط تجاری ما تاثیرگذار بوده است. متاسفانه جایگاه سفارتخانههای ایران در کشورهای دیگر و نقش رایزنهای تجاری عملاً گم شده است. باید بتوان سیاستی در دولت پیش گرفت که سفارتخانهها در خارج از کشور فعالتر عمل کنند و بتوانند اطلاعاتی را در خصوص شرایط اقتصادی شرکتها در اختیار همه تولیدکنندگان و صادرکنندگان بگذارند. در حال حاضر، آمارهایی که در وب سایتها قرار میگیرد یا بهروز نیست یا اشتباه درج شده است.
چرا سنگآهن ایران در چین و یا شمش روی ایران در ترکیه ارزانتر از قیمتهای بازار فروخته میشود؟
جمیلی: این امر به دلیل رقابت بد ایجاد میشود. ما بدون توجه به منافع ملی رقابت میکنیم؛ امروزه بازارها در دنیا، تقسیمبندی شدهاند و چون صادرکنندگان ایرانی نمیتوانند این کار را به درستی هماهنگ کنند؛ رقابت را بد انجام میدهند و کشورهای خارجی هم از این ضعف استفاده میکنند.
البته، قابل ذکر است که در این بین، تحریمها هم، بیاثر نبوده و اشکالاتی را در صادرات و واردات به وجود آورده است و خسارت بسیاری به مصرفکننده و تولیدکننده وارد کرده است. در نتیجه، اگر درست عمل کرده و با سیاست کلی هماهنگ شویم میتوانیم در امر صادرات، موفق باشیم. تشکیل هلدینگها و کنسرسیومهای صادراتی میتواند در جلوگیری از این رقابت بد موثر باشد.
طهرانی: اگر ما تحت پوشش یک کنسرسیوم حرکت کنیم، میتوان در عرصه رقابت هم دیگر را تکمیل کنیم. در حال حاضر، به قدری برای کالاهای نامرغوب ایرانی بازاریابی انجام شده است، که قیمت محصولات ایران کاهش یافته است. بهعنوان مثال، پی وی فاین یا سنگآهن 62درصد آیو دکس که معیاری برای قیمت سنگآهن است در کشورهای مختلف است در حدود 55الی 57دلار تحویل به فروش میرسد. در صورتی که سنگآهن ایران 10 الی 15 درصد زیر قیمت مذکور است.
مشکل دیگر، اعتبار اسنادی است. در این سالها، معاملات همیشه بر مبنای معاملات نقدی خارج از سیستم بانکی صورت گرفته است. بدینصورت که برای ارسال کالا پیشپرداخت دریافت شده و مابقی پس از تحویل و یا ارسال به صورت نقدی دریافت شده است. در نتیجه به دلیل دریافت همین پیشپرداختها و انجام معامله خارج از سیستم بانکی مجبور به دادن تخفیف بودهایم؛ به اعتقاد من، یک سوم از این مشکلات به دلیل اعتبار اسنادی و دو سوم آن به دلیل رقابت ناسالم صادرکنندگان ایرانی در بازارهای هدف است.
چه راهحلهایی برای موفقت در بازاریابی و فروش صادراتی محصولات معدنی فلزی وجود دارد؟
طهرانی: برنامه چشمانداز 1404، همیشه در دولتهای مختلف با چالشهای مختلف نیز مواجه بوده است؛ در نتیجه هر دولت به صورت سلیقهای عمل کرده است. مسئله مهمتر، ثبات قوانین است؛ خصوصاً در بحث سرمایهگذاری امری الزامی به شمار میرود. به طوری که، یک سرمایهگذار خارجی، اگر مطمئن نباشد که تا ده سال آینده قوانین ثابت میماند، در آن کشور سرمایهگذاری نخواهد کرد.
همچنین دخالت دولت باید در بخش خصوص کمتر شود. به طور مثال چندی پیش، دولت تابلوی دو شرکت بورسی سنگآهنی را خاموش کرد؛ طبعاً، این امر باعث ایجاد ضرر برای سهامداران آن میشود؛ یا مثلاً نباید به شرکتهای بزرگ (فولادسازی) استخدام نیروهای کار بیشتر از نیاز را تحمیل کرد؛ این موارد باعث افزایش هزینه تولید و کاهش رقابتپذیری در بازارهای صادراتی و هدف میشود.
اگر قرار است در عرصه بازاریابی بینالمللی موفق باشیم، باید در صنایع معدنی و فلزی، کنسرسیومهای صادراتی تشکیل شود و تولیدکنندگان، بازاریابی و صادرات محصولات خود را به کنسرسیومها محول کرده در مقابل کارمزدی در حد عرف پرداخت کنند؛ کار باید به صورت تخصصی و در بلند مدت انجام شود.
جمیلی: آنچه اهمیت دارد، ذکر این موضوع است که یک تولید کننده، حتماً نباید صادرکننده باشد. تاسیس شرکتهای صادراتی امری ضروری است، تا در بحث صادرات، تخصصی عمل شود. تشکیل هلدینگها و کنسرسیومهای تولیدی، صادراتی، پیمانکاری و خدمات فنی و مهندسی از نیازهای اساسی کشور است؛ تشکیل این نوع کنسرسیومها به معنی همگرایی و کاهش هزینهها است. کنسرسیومها میتوانند بهترین استراتژی برای بازاریابی صادراتی محصولات معدنی و فلزی باشند.
در کنار آن، تولید خوشهای یکی دیگر از نیازهای کشور است. نباید از صفر تا صد یک محصول را در یک شرکت تولید کرد؛ بلکه میتوان قطعات مورد نیاز یک محصول را در چندین کارخانه با تیراژ بالا تولید کرد.
اندیشه خودکفایی در همه محصولات، امری اشتباه است. به طور مثال، در ایران افق شرق تا افق غرب، حدود یک و نیم ساعت تفاوت دارد؛ ما در این محدوده زمان میتوانیم برق را در یک افق صادر و در افق دیگر وارد کنیم که این کار، دارای مزیتهای اقتصادی خود است.
در بحث سرب و روی، ایران 480هزار تن ظرفیت تولید روی و 450هزار تن ظرفیت تولید شمش سرب دارد؛ این درحالی است که هنوز نتوانستهایم به ظرفیت کامل در تولید برسیم؛ این امر باعث افزایش هزینههای سربار و در نتیجه افزایش قیمت تمام شده است. باید اهدافمان را بر مبنای پایههای علمی با واقعیت و مقاصد دست یافتنی و به دور از شعار، برنامهریزی کنیم؛ دیگر کار سنتی جوابگو نیست.
نقش برندسازی در بازاریابی محصولات معدنی و فلزی چیست؟
جمیلی: در چند سال گذشته، علاوه بر اینکه هیچگونه حرکتی در جهت برندسازی نداشتهایم؛ بلکه برندهای قبلی را نیز از بین بردهایم. محصولات معدنی نیازمند ایجاد برند است؛ برندهای شناخته شده دارای اعتبار زیادی در میان مشتریان هستند، زیرا هیچ برندی حاضر نیست اعتباری را که طی سالهای گذشته کسب کرده است به این راحتی از دست بدهد. وقتی در صنعت سنگآهن، مس یا روی یک برند ایجاد شود؛ به راحتی جنس نامرغوب وارد بازار رقابتی نخواهد شد؛ در نتیجه، برندسازی باید جز اولویتهای اصلی صنایع باشد. اگر یک شرکت صاحب برند شود، برای حفظ آن تلاش میکند، در این حالت است که درست کار کردن معنا پیدا میکند. با توجه به گسترش روز افزون اطلاعات در دهکده جهانی، باید قواعد و قوانین آن نیز رعایت شود و اگر در چارچوب آن حرکت نکنیم، محکوم به حذف هستیم. برندها یکی از نیازهای حضور در بازارهای جهانی است؛ میتوان با پیوستن به یک برند، از بازار آن استفاده کرد.
برای بازاریابی از چه نوع ابزارهایی میتوان استفاده کرد؟
طهرانی: در حال حاضر، اینترنت جایگاه خود را در بازاریابی از دست میدهد. در شروع دهه 80، همه مکاتبات با استفاده از فکس انجام میشد؛ با گذشت زمان، اینترنت بازار را در دست گرفت و ایدئولوژی نوگرایی در زمینه تله مارکتینگ روز به روز، رشد کرد. امروزه، اینترنت جایگاه بالایی در زمینه جمعآوری اطلاعات دارد اما جایگاه خود را برای تله مارکتینگ از دست داده است. به عقیده من، از سال 2020 تا 2030 میلادی، عصری است که بازاریابی به صورت فیس تو فیس (صورت به صورت) انجام خواهد گرفت و ما باید از الان برای تاثیرگذاری بیشتر آن تلاش کنیم.
باید مد نظر داشت، زمانی کاتالوگ، وبسایت و کارت ویزیت 50درصد امتیاز بازاریابی یک شرکت را تشکیل میداد؛ اما امروزه تنها 10درصد آن را شامل میشود؛ مابقی آن، بسته به مهارت سخنرانی و فن بیان کارشناس بازاریابی دارد. ایران در زمانی که دنیا به سمت حذف تله مارکتینگ پیش میرود؛ به تازگی در حال حرکت به سمت این سیستم است.
شرکتهای معتبر خارجی، در طراحی ساده وبسایتهای خود بسیار تخصصی عمل کردهاند؛ وبسایتهای نسل جدید بسیار ساده است. بهعنوان مثال برای هر بخشی بعد از توضیحی کوتاه، اطلاعات تماس جهت دریافت اطلاعات بیشتر ارائه میشود.
از ابزارهای دیگر بازاریابی میتوان به نمایشگاههای تخصصی اشاره کرد؛ وقتی یک محصول تخصصی است، باید در نمایشگاههای تخصصی نیز معرفی شود. در حال حاضر نمایشگاههای تخصصی ایدهآلی در ایران برگزار نمیشود. در خصوص نمایشگاههای خارجی نیز باید گفت که در 25 سال قبل حضور ایران در نمایشگاههای بینالمللی خارجی خیلی پرنگ بوده است، اما امروزه علاقه و توجه زیادی در بین شرکتهای ایرانی وجود ندارد.
همایشها نیز اهمیت بسیار زیادی دارند؛ هم شرکت در همایشهای بینالمللی و هم برگزاری سمینارهای بینالمللی در کشور. اما همواره در مدیریت این نوع رخدادها ظرافتهای بسیاری باید مورد توجه قرار بگیرد. بهعنوان مثال ما باید در جانمایی محل برگزاری کنفرانسها دقت داشته باشیم، نباید یک کنفرانس تخصصی را به جای پایتخت و یا یک مرکز تجاری در یک جزیره تفریحی و توریستی برگزار کنیم؛ خوب قطعاً در چنین شرایطی فضاي تفريحي محيط، بر فضای تجاری همایش تاثیر خواهد گذاشت.
جمیلی: در حال حاضر نمایشگاههای تخصصی هر دو سال و یا هر چهار سال یکبار برگزاری میشوند؛ نمایشگاهای تخصصی میتوانند در کنار کنفرانسها و همایشهای بینالمللی، تاثیر خوبی در بازاریابی داشته باشند. امروزه شرکتها مبالغ زیادی را هزینه کرده و در نمایشگاههای بینالمللی شرکت میکنند، این مساله خوب است؛ اما در اصل، باید یک سیستم درست در وزارتخانه، سازمان توسعه و تجارت و… ایجاد شود تا به بنگاههای کوچک تا متوسط، اطلاعات آماری دقیق ارائه بدهند.
اگر فردی میخواهد تجارت جهانی انجام دهد، باید روشها و ادبیات مدرن آن را یاد بگیرد. در حال حاضر حضور نسل جوان و متخصص تحصیل کرده در عرصه صنعت، باعث شده است تا این نوع ادبیات مدرن کمکم وارد فعالیتهای بازاریابی ما شود.
منبع : ماهنامه اخبار فلزات